سید امیر حسینی دبیرکل پیشین کمیته ملی المپیک در یادداشتی که در خبرآنلاین منتشر شد، نوشت: مدیریت ورزشی محمد علی آبادی را نمی توان و نباید تنها بر اساس یک شاخص سنجید . او بی شک در این مورد صحیح می گوید. رئیس پیشین ورزش را باید در بازه زمانی مربوط به مدیریتش و بر اساس تصمیمات و نتایج حاصل از تصمیماتش در این ظرف زمانی بررسی کرد. با همه فراز و فرودهایش . از بازی های المپیک آسیایی دوحه قطر تا روزی که میزبانی بازی های اسلامی تهران را از دست دادیم.
برآیند همه این تصمیمات در کنار نمره ای که او از پروژه های عمرانی اش می گیرد ، معدل این مدیر را می سازد. نقطه اوج عملکرد علی آبادی در بازی های قطر است . جایی که کاروان ایران بر پله ششمی آسیا می ایستد و این یک نتیجه موفق است برای او. برای ورزشی که در امتداد موفقیت المپیکی آتن ، می تواند با ستارگانش در آسیا هم پیشرفتی مناسب داشته باشد.
موفقیتی که حاصل کارهای مدیریتی رئیس پیشین سازمان یعنی مهرعلیزاده هم هست. ورزش لحظه ی نیست و اتفاقاتش ناگهانی رخ نمی دهد. همان طور که اگر در المپیک چین ما نتیجه نمی گیریم این حاصل را نباید تنها برای علی آبادی بنویسیم.
علی آبادی بی شک در المپیک موفق عمل نکرد. اینکه ورزشکاران ما به دلایلی نتوانستند درخشش داشته باشند بیش از آنکه ناشی از یک سری رخداد ناگهانی باشد ریشه در روندی دارد که درست طی نشده. اینکه سرمایه گذاری مان روی ورزش قهرمانی به نقطه پایان رسید بود و شاید نسل سازی مان طوری نبوده که بعد از آتن بتواند تا پکن هم پاسخگوی نیازهای ورزش باشد. اینجاست که معتقدم بخشی از ناکامی ها را باید به پای روسای قبلی هم نوشت. با این وجود وقتی از ششمی آسیا و 5 مد ال در المپیک قبلی به جایی می رسیم که با یک طلا در پکن سقوطی 24 پله ای را نسبت به آتن تجربه می کنیم بی شک سهم تقصیرات او بیش از دیگران می شود.
شاخص های مثبت علی آبادی در بخش ساخت و ساز ورزشی بیشتر نمود پیدا می کند. اینکه به رغم همه کاستی ها و البته همه انتقادها این واقعیت است که تعداد ورزشگاه های تکمیل شده مان افزایش یافته. مشخصه قابل ستایش دیگر او هم تعیین چشم انداز و اهداف میان مدت برای سازمان تربیت بدنی بود. او بیلبوردی را در سازمان ورزش داشت که در چشم انداز ورزش کشور نوشته بود: دستیابی مقام چهارمی در گوانگژو ، افزایش فضای سرانه ورزشی به بیش از یک متر برای هر ایرانی ، خصوصی سازی ورزش و کسب 114 سهمیه برای بازی های المپیک لندن و توسعه ورزش بانوان.
حالا ممکن است او بعد از 4 سال به خیلی از این وعده ها نرسیده باشد. این قابل بررسی است تا بدانیم آیا وعده های مان غیر اصولی داده شده اند و یا شاید مشکلی در اجرای برنامه ها وجود داشته. اینکه در فضای غیر مشورتی 4 سال گذشته ، یک نقشه راه وجود داشته به مراتب قابل قبول تر از روند فعلی است که نقشه راهی نداریم.
اگرچه معتقدم بزرگترین اشتباه دوره مدیریت محمد علی آبادی از دست دادن شانس میزبانی کشورهای اسلامی بود که بی شک به دلیل عدم به کارگیری افراد متخصص در پست های کلیدی رخ داد. نوشتن اینکه علی آبادی در دورانش موفق نبوده چندان دشوار نیست اما معتقدم باید برای نکات مثبت کاری او هم اهمیت قائل شویم.